رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

رادین عشق زندگی

تولد خاله فائضه جونم

دیروز تولد خاله فائضه بود...کلی خوش گذشت بهمون منم کلی شیطونی کردم و جیغ زدم.... اینم یه سری از عکسام تو تولد... من با پسردایی ماهان جونم من و پسر دایی جونم (مهرشاد عزیز) و شادلین جون جدیدا دوست دارم برم این جوری گوشه دیوار بشینم... بقیه عکسا تو ادامه مطلب....حتما سر بزنید...ممنون   ...
29 مهر 1391

شروع سال تحصیلی

سلام پاره تن من، دوباره اول مهر شد و کار مامان شروع شد من این ترم هفته ایی 3 روز باید برم دانشگاه و تو می مونی پیش مامان آزیتا، البته خیلی اذیت می کنی می خوای راه بری اما درست نمی تونی و جیغ می زنی، در حد 2 یا 3 تا قدم می ری بعدش می شینی روی زمین. رفتار هات خیلی عوض شده پسرم داری کارهای جدید و تجربه می کنی اون روز دیدم ماشینتو بر داشتی و داری روی زمین راه می بری نمی دونی چقدر ذوق کردم پارسال این موقع چقدری بودی فندقم و امسال ... انشاء... صد و بیست ساله بشی گل پسر عزیزم. ببخشید که من کم برات می نویسم تقصیر خودته چون تا می شینم جلوی کامپیوتر می یای انقدر دکمه هارو می زنی تا خاموش بشه شیطونی دیگه ...
11 مهر 1391

اولین قدم..

قربونت بشم من امروز 1 2 قدم برداشتی بدون هیچ کمکی عاشقتم که به این زودی داری بزرگ میشی اینم عکسی که خاله جونم یه دستمو گرفته و من خودم تعادلمو حفظ کردمو وایستادم... ...
7 مهر 1391

عکس مهمونی

رادینی جونم دیروز مهمونی بودیم ولی چون دیر وقت بود شما بیشتر ساعتو خواب بودی و نتونستم بیشتر ازت عکس بگیرم فقط تونستم این دوتا بگیرم... من و دوست عزیزم ارمان جونم   من و ارمان جون و بابا جونم   ...
7 مهر 1391